ارسال شده در چهارشنبه 91/2/27 ساعت 5:39 ع نویسنده : ایمان احمدی
شبى مقدس اردبیلى (علیه الرحمه) براى نماز شب بیدار شد و دید به غسل نیاز دارد لذا بر سر چاه رفت تا براى غسل ، آب بکشد.
وقتى سطل را بالا کشید دید درون سطل پر از طلا و جواهر است آنها را در چاه ریخت و گفت : خدایا، مقدس از تو آب مى خواهد تا به نماز شب برسد، نه طلا.
من به تو رو کرده ام ، بر آستانت سر نهادم دوست دارم بندگى را با همه شرمندگیها
مطلب بعدی :
« عبادت خالصانه »
پیامهای عمومی ارسال شده